جامعیّت‌ و متانت‌ تفسیر «المیزان‌»

جامعیّت‌ و متانت‌ تفسیر «المیزان‌» 

این‌ تفسیر در نشان‌ دادن‌ نکات‌ دقیق‌ و حسّاس‌، و جلوگیری‌ از مغالطۀ کلمات‌ معاندین‌، و نیز در جامعیّت‌ منحصر بفرد است‌؛ و حقّاً می‌توان‌ گفت‌: از صدر اسلام‌ تا کنون‌ چنین‌ تفسیری‌ برشتۀ تحریر در نیامده‌ است‌. و استاد ما

جامع‌ علوم‌ و وارث‌ زُبُرِ علماء حقّه‌ بوده‌ و مقام‌ جامعیّت‌ را در مضمار این‌ فنون‌ و علوم‌ حائز

گردیده‌اند. فَلِلَّهِ دَرُّهُ وَ عَلَیْهِ أَجْرُهُ. فَأَمَّآ إِن‌ کَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ * فَرَوْحٌ وَ رَیْحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ.


امشب‌ که‌ نُقل‌ مجلس‌ ما گفتگوی‌ اوست ‌ ساقی‌ بیار باده‌ که‌ امشب‌ شبی‌ نکوست‌ 

مطرب‌ بساز ساز که‌ از پنجۀ قضا بر ما خوش‌ است‌ هرچه‌ که‌ تقدیرکرده‌ دوست‌

شادیّ و غُصّه‌ هر دو بَرِ اهل‌ دل‌ یکیست‌ چون‌ در امور هر چه‌ بما می‌رسد ز اوست‌

زاهد حدیث‌ حوری‌ و غِلمان‌ چه‌ می‌کنی‌ آنجا که‌ عقل‌ محوِ تماشای‌ روی‌ اوست‌

فرق‌ میان‌ ما و تو ای‌ شیخ‌ این‌ بس‌ است‌ ما در خیال‌ مغز و توئی‌ در هوای‌ پوست‌

گفتم‌ بدل‌ که‌ سِرّ غنچۀ لعل‌ لبش‌ بگو گفتا خموش‌ باش‌ که‌ این‌ نکته‌ تو بتوست‌

سرو چمن‌ مگر قد بالاش‌ دیده‌ است‌ کو مانده‌ پای‌ در گل‌ و بی‌بَرْ کنار جوست‌

ذوقی‌ بجرم‌ آنکه‌ بُتا آشنای‌ توست ‌ هر دم‌ بسنگ‌ طعنۀ اغیار روبروست‌ 

این‌ ناچیز با آنکه‌ بیش‌ از سی‌ دوره‌ از تفاسیر مهمّ شیعه‌ و سنّی‌ را در دسترس‌ و مورد مطالعه‌ دارم‌، هیچگاه‌ مانند «المیزان‌» تفسیری‌ دلنشین‌تر و لذّت‌ بخش‌تر و جامع‌تر ندیده‌ام‌. و کَأنـَّه‌ با تفسیر «المیزان‌» بقیّۀ تفاسیر کم‌ و بیش‌ منعزل

‌ می‌گردند، و جای‌ خود را به‌ «المیزان‌» می‌دهند.

و در این‌ حقیقت‌، این‌ حقیر متفرّد نیستم‌، بلکه‌ بسیاری‌ از علماء اعلام‌ و متفکّرین‌ عظام‌ و اهل‌ بحث‌ و تحقیق‌ این‌ مطلب‌ را ارائه‌ کرده‌اند و یا زمزمۀ آنرا دارند.

دوست‌ و صدیق‌ راستین‌ و هم‌ دورۀ طلبگی‌ ما: زعیم‌ عالیقدر حاج‌ سیّد موسَی‌ صَدر خَلّصَه‌ اللَه‌ مِن‌ أیْدِی‌ الفَجَرَة‌ و أطالَ اللَه‌ بقاءَه‌، از عالم‌ وحید و نویسندۀ معروف‌ و متضلّع‌ خبیر لبنان‌: شیخ‌ جواد مغنیه‌ نقل‌ می‌کرد که‌ او می‌گفت‌: از وقتیکه‌ «المیزان‌» بدست‌ من‌ رسیده‌ است‌ کتابخانۀ من‌ تعطیل‌ شده‌، و پیوسته‌ در روی‌ میز مطالعۀ من‌ « المیزان‌ » است‌.

بهشت‌ و دوزخ‌ الآن‌ موجود هستند

بهشت‌ و دوزخ‌ الآن‌ موجود هستند تلمیذ: آیا از آیۀ مبارکۀ:

وَ سَارِعُوٓا إِلَی‌' مَغْفِرَةٍ مِّن‌ رَّبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَـاوَات وَ الارْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ.

«و مسارعت‌ کنید بسوی‌ مغفرتی‌ که‌ از جانب‌ پروردگار شماست‌، و بسوی‌ بهشتی‌ که‌ عرض‌ آن‌ به‌ اندازۀ آسمان‌ و زمین‌ است‌؛ و آن‌ برای‌ متّقیان‌ مهیّا و آماده‌ گردیده‌ است‌.» 


از لفظ‌ أُعِدَّتْ (آماده‌ شده‌ است‌) نمی‌توان‌ استفاده‌ نمود که‌ بهشت‌ الآن‌ موجود است‌؟

علاّمه‌: تا حدّی‌ بی‌دلالت‌ هم‌ نیست‌.

تلمیذ: در اینصورت‌ با تجسّم‌ اعمال‌ چگونه‌ سازش‌ دارد؟ چون‌ عمل‌ بایستی‌ انجام‌ شود تا آنکه‌ بهشت‌ و جهنّم‌ را درست‌ کند!

علاّمه‌: آخر یک‌ مطلب‌ دیگر هم‌ هست‌؛ در قرآن‌ کریم‌ داریم‌:

لَقَدْ کُنتَ فِی‌ غَفْلَةٍ مِّنْ هَـٰذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِید

این‌ آیه‌ اثبات‌ می‌کند که‌: همان‌ که‌ در روز قیامت‌ مشاهده‌ خواهد شد، در دنیا بوده‌ و مشهود هم‌ بوده‌ است‌؛ نهایت‌ امر، مغفولٌ عنه‌ بوده‌ است‌. پس‌ بنابراین‌، آنکه‌ بنام‌ جَنَّت‌ یا بنام‌ جَحیم‌ داریم‌ در دنیا تحقّق‌ داشته‌ و انسان‌ هم‌ آنرا مشاهده‌ می‌نموده‌ است‌، ولیکن‌ در مشاهده‌ غفلت‌ داشته‌ است‌.

از حقیقت‌ و واقعیّت‌ خارج‌، غفلت‌ داشته‌ است‌. و بناءً علیهذا بهشتی‌ در دنیا هست‌ و جهنّمی‌ هم‌ در دنیا هست‌، غایة‌ الامر مردم‌ از آنها غفلت‌ داشته‌اند، 

پس‌ آنها ثابت‌ هستند، هم‌ بهشت‌ و هم‌ دوزخ‌. و در داستان‌ مؤمن‌ آل‌ یاسین‌ گفته‌ شد که‌: بمجرّد کشته‌ شدن‌ ببهشت‌ رفت‌، و قوم‌ نوح‌ بمجرّد غرقاب‌ شدن‌، در آتش‌ شدند