ایمان اکبر وقتى که دل سالک به نور اسلام اکبر منوّر گردید گاه و بیگاه بر او حالى دست مىدهد که
علاوه بر ادراک شعورى مشاهده مىکند که هر چه هست مستند به بارى تعالى است و به عبارت
دیگر خداى را در همه احوال حاضر و ناظر مىیابد، و این همان مرحله شهود و اسلام اکبر است. و
چون هنوز به سرحدّ کمال نرسیده است که به تمام ارکان بدن سرایت کند و اعضاء و جوارح را
متصرّف گردد لهذا موانع مادّیّه و مشاغل و شواغل طبیعیّه او را از این حال صرف نموده و در حال
اشتغال به شغلى آن شهود را از دست مىدهد و غفلت او را مىگیرد. لذا باید سالک با عزم راسخ
ایستادگى نموده و آن حال را به مقام ملکه بالا برد و به کمال برساند تا شواغل خارجیّه نتوانند
مسیر شهودى سالک را تغییر دهند و بر حال او غلبه کنند. لذا باید این اسلام را از مقام دل به مقام
روح سرایت دهد تا آن اجمال به تفصیل پیوندد، و به امر روح آن حالت تمام قواى ظاهرى و باطنى را
فرا گیرد و از حال به ملکه برسد. و این مقام همانست که عرفاء از آن تعبیر به احسان مىنمایند چه
خداوند کریم در قرآن مجید مىفرماید: وَ الَّذینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا56، ولى به این اکتفا
ننموده پس از آن مىفرماید: وَ إنَّ اللَهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ