همچنین بعد از رحلت آیة الله خمینی که عنوان رهبری را به جناب آقای حاج سیّد علی خامنهای سپردهاند ؛ در اینجا هم بایستی ما وظیفۀ خودمان را بدانیم ، چون بدون اشکال از این ببعد عنوان تقلید از عنوان حکومت جدا شد یعنی دیگر جناب آقای خامنهای مرجع تقلید مردم نیستند ؛ زیرا بدون شک در تقلید عنوان أعلمیّت لازم است ، اما در حکومت هم گر چه أعلمیّت لازم است؛ ولی چون به حسب جهاتی نتوانستند اعلمیّت فقهی را با قدرت رهبری در یک فرد جمع کنند و شخصی از نقطۀ نظر استنباط مدارک فقهیّه و دینیّه أعلم از همه ؛ و از جهت قدرت رهبری هم بهترین مردم و با کفایتترین و بصیرتدارترین مردم امروز باشد پیدا کنند لذا این تفکیک پیدا شد .
از نقطه نظر اینکه عنوان بیعت با ایشان هم بر اساس رهبری بعد از آیة الله خمینی بوده است ؛ اطاعت از ایشان هم در امور اجتماعی و سیاسی که لازمۀ رهبری است واجب میباشد ؛ و ایشان هم بحمدالله فردی است مجاهد و عامل و مدبّر و متدیّن و بنده گرچه تا بحالایشان را ملاقات نکردهام ؛ ولی یک روز که مرحوم شهید مطهّری آمده بودند به منزل ما ، از ایشان سؤال کردم : چه افرادی در شورای انقلاب شرکت دارند ؟ ایشان چند نفر را اسم بردند که یکی از آنها آقای خامنهای بودند که در آن هنگام چندان هم بین مردم معروف نبودند بعد هم از ایشان پرسیدم : آقای خامنهای چطور آدمی است ؟ گفتند آدم خوب و وزین و عاقل و مدبّر و آدم مجاهدی است و خلاصه آقای مطهّری از ایشان تعریف کرد . و در این هفت هشت ساله که زمام امور بدست ایشان بوده است آنچه به گوش ما خورده خدمات خوبی بوده است چه از نظر خطبههایی که در نماز جمعه ایراد کردهاند ؛ و چه مسافرتهایی که به برای اعلاء اسلام و مسلمین انجام دادهاند خلاصه من حیث المجموع یک آدم جا افتاده و عاقل و دلسوزیست برای دین ؛ و در این کوران انقلاب امتحانات زیادی دادهاند که نتایج خوبی داشته است ؛ و شاید هم بر همین اساس نمایندگان خبرگان ایشان را انتخاب کردهاند .
چون همین جامعیّت مسألۀ مهمّی است برای عطف نظر و توجّه نمایندگان خبره . خبرگان افرادی هستند متخصّص و زحمت کشیده و بعضی از آنها را که من میشناسم آیة الله حاج شیخ احمد آذری قمی ، و آیة الله حاج سیّد مهدی روحانی ، و آیة الله حاج شیخ عباس ایزدی نجف آبادی اینها همه خودشان مجتهدند ، و افراد پاکیزهای هستند به تمام معنی . اینها مردمی هستند سابقهدار که چندین دوره درسهای آیة الله بروجردی را دیدهاند ، و از شاگردان ممتاز آیة الله حاج سیّد محمّد داماد بودهاند .
خبرگان بعنوان نمایندگان هستند از جماعت کثیری که ایشان را انتخاب کردهاند ؛ یعنی انتخاب هر خبره بعنوان بیعت جماعت کثیری است که این شخص خبره بلندگو و وکیل و نمایندۀ آنهاست . پس انتهاب این خبره و بیعت او در واقع بیعت آن جماعتی است از مردم که این خبره را معیّن کردهاند . بنابراین اکثریّت آراء خبرگان که همان اکثریّت آراء اهل حلّ و عقد است اگر بیعت همۀ مردم نباشد ، لااقلّ بیعت اکثریّت مردم با ایشان بعنوان حکومت خواهد بود .
و وقتی این بیعت انجام گرفت ، آنوقت ایشان از طرف اسلام منصوب میشود برای حکومت ؛ و مردم باید در امر حکومت و سیاست و تصمیم گیریهائی که راجع به اصل اجتماع اسلامی است ـ جز امر تقلید که اختصاص بهمان أعلم امّت دارد ـ از ایشان اطاعت کنند بهمان کیفیّتی که عرض شد و در اینجا لازم است أعلم امّت این رهبری را نتفیذ و تأیید کند ؛ و برایشان لازم است که امور واقعه را طبق نظر و رأی اعلم امّت به جریان اندازند .
در این صورت مردم دیگر نگویند ایشان که در فلان مسأله به ما امر نکرده است . بلکه همینکه ایشان وزیری را برای امری میگمارد ، و آن وزیر برای خودش مدیر کل و معاون معیّن میکند ؛ و آنها هم برای خودشان افراد زیر دستی تا برسد به آن خادم و پاسبان تمام اینها تحت رهبری و حکومت ایشان حساب میشوند .
فلهذا الآن که مثلاً میخواهیم از خیابان عبور کنیم باید متوجّه باشیم که از خط کشی عابر پیاده بگذریم ، زیرا که حاکم اینطور گفته ؛ و باید رانندهها متوجّه باشند که وقتی میخواهند ماشین را سر چهار راه متوقف کنند خط عابر را نگیرند و ماشین دارهای مشهد بخصوص نبایستی مارپیچ حرکت کنند بلکه راه را برای عابر پیاده باز بگذارند و او را مقدّم بدارند. اینها همه امور شرعی است ، و واقعاً اگر ما در همۀ این امور دقّت کنیم و وجدان خودمان را با آنها سازش بدهیم ، میبینیم که چقدر اسلام در روح ما أثرات مثبت میگذارد ؛ و زندگانی دنیائی ما را رو به سعادت و رشد و کمال میبرد ، و عاقبتمان هم که بجای خودش محفوظ است .
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمودند :
ثلاث لا یغلّ علیهن قلبُ امرءٍ مسلمٍ : اخلاص العمل لله ، والنصیحَةُ لائمّة المسلمین ، و اللّزوم بجماعتهم سه چیز است که لازم و واجب است تمام مردمان مسلمان آن را بگیرند و از دست ندهند یعنی هیچ مسلمی نمیتواند آن را بپذیرد ، و در مقابل این سه امر ، هیچ قلب مسلمی نیست که کدر و ناراحت و آلوده باشد ؛ بلکه در برابر این سه امر پاک و صاف و خالص است . یکی اینکه انسان عملش را برای خدا انجام بدهد . حساب تو ومنی از بین برود، و انسان خودش را یکی از افراد جامعه بداند و به اندازهای که قدرت دارد برای برقرار محور اسلام و حکومت اسلام و مصالح مسلمین تشریک مساعی کند ؛ دوّم نصیحت به أئمّۀ مسلمین و زمامداران و امامان و حاکمان آنها ، سوّم التزام به شرکت کردن در اجتماعات مسلمانان.
موفق باشید
غیبت مهدی (عج) به درازا کشید
تشنه ی قدرت به ولایت رسید
بدم نمیاد با شما آشنا بشم ۰ واقعا چه جور موجودی هستی؟